چند نکته در حاشیه اعدام نوید افکاری و تشدید اعدامها در ایران
از: سعید صالحی نیا
نوید افکاری توسط رژیم اسلامی بطور ضرب العجلی اعدام شد. رژیم اسلامی اعدامهای دیگری را هم در نظر دارد. این اعدامها مثل سایر اقدامهای رژیم اسلامی نوعی زبان ارتباطی بین رژیم و مردم است. رژیم اسلامی دارد با اعدام نوید افکاری با مردم ایران مکالمه می کند.حرف می زند.
رژیم اسلامی در استانه ابان 99 در استانه سالگرد قیام سرنگونی طلبانه ابان 98 دست به اعدامها می زند .این معنی مهمی دارد.این رژیم دارد به مردم ایران و دنیا اعلام می کند که در مقابل قیام مردم کوتاه نخواهد امد و اعدام خواهد کرد و کشتار خواهد کرد. اعدام نوید افکاری یک زبان محاوره ای است که باید خوب شناختش.
در مقابل فشار افکار عمومی اعتراضات درون و بیرون ایران رژیم اسلامی تلاش کرد ثابت کند که نوید افکاری قاتل است و دلیل اعدامش هم قتل است اصلا سیاسی نیست.در برنانه ای تلویزیونی „مستند“ کرد که نوید افکاری یک کارمند دولت را با چاقو کشته و خودش هم اقرار کرده.در مرحله بعدی هرگونه شکنجه را هم انکار کردند و حتی وکیل او هم اعلام کرد که نوید از درخواست معاینه پزشکی انصراف داده.لذا رژیم اسلامی اعلام کرد مثل بسیاری جاهای دنیا مجازات اعدام را حق نوید افکاری می داند. این صحنه ها را ما کنار تلاشهای وسیع مخالفین رژیم اسلامی در ایران و خارج ایران شاهد بودیم .نهایتا هم رژیم اسلامی کار خودش را کرد و نوید را اعدام کرد. در اینجا من چند نکته خدمت خوانندگان ارائه می دهم:
(1)اعتراضات مردم افشاگریها و تظاهرات خارج کشوری خوب بود اما چرا کافی نبود؟
اعتراضات بر علیه حکم اعدام نوید افکاری بسیار وسیع بود و حمایت بخش بزرگی از مردم را هم داشت. اما چرا رژیم اسلامی انعظاف بخرج نداد؟
طبیعتا رژیم اسلامی اهداف خودش را دنبال کرد.اعدام نوید افکاری یک اعدام معمولی نبود.هم پیامی بود به ترامپ و حکومتهای غربی که مداخله نکنند هم پیامی به مردم ایران که یادشان باشد قیام 98 نباید تکرار شود. لذا اعدام نوید افکاری چیزی بیش از اعدام یک متهم به قتل بود. ابعاد وسیع سیاسی داشت و دارد. موضوعی بود جهانی شده در مقطعی که رژیم ترس زیادی دارد که قیامی بزرگتر از قیام ابان 98 اغاز شود. دارد پیشگیری می کند.
اما اعدام نوید افکاری نشان داد که موازنه واقعی قدرت بین مردم و حکومت هنوز تغییر نکرده و در سوی مردم اهرمهائی ضعیف هستند و فشار لازمه ایجاد نمی شود.
رژیم اسلامی زبان زور می فهمد .نکته اینجاست که این زور را احساس نکند عقب نمی نشیند.رژیم اسلامی اعدام کرد تا نشان دهد عقب نمی نشیند.طبیعتا فضای لازمه برای اعدام را داشت و لذا عقب ننشست.
من فکر می کنم هنوز حلقه های مفقوده زیادی هست که انقلابیون ازادیخواه باید رویش کار کنند.مکانیزمهای واقعی ایجاد فشار به رژیم نمی تواند در سطج موجود ادامه یابد و ما انتظار بیشتری داشته باشیم.
(2)مکانیزمهای ایجاد فشار به رژیم اسلامی کدامند؟
برخی مثل ایرج فرزاد(1)سریعا به مردم هشدار ادند که استفاده از زور متقابل کار زشتی است.یاد اور شدند که ارتش شوروی کار بدی کرد در زمان جمله به برلین! چیز را به شقیقه وصل کردند تا به مردم بگویند زور بکار نبرید .مدنی رفتار کنید! خوب نمردیم و بیشتر دیدیم از این مدعیان منصور حکمت!
اما از این جوکها فاصله بگیریم سوال اینست که این زوری که باید بر علیه رژیم سازمان یابد چه اشکالی باید داشته باشد که بتواند رژیم را عقب بزند و رژیم از اعدام دست بردارد؟ ایا اساسا می شود رژیم سر کار باشد و اعدام نکند؟
از دید من مخالفان ازادیخواه و کمونیست باید این گونه سوال کنند و دنبال پاسخ باشند. طبیعتا هم باید اثرات سوء بکار گیری خشونت در مقابل رژیم را لحاظ کرد. طبیعتا باید مواظب بود که داستان به سوریه ای کردن جامعه نینجامد . همانطور که در بحثهای قبلی گفتم این سوریه کردن بخاطر اعمال زور به فشار اسد نبود بلکه بخاطر نبود زور کافی بود.
زور اگر کافی باشد رژیم ها پس می نشینند و فراری می شوند.زور اگر کافی نباشد رژیمها تلافی می کنند و بخون می کشند. لذا از دید من ایراد اینست که زور کافی نباشد!
من اینجا روی انواع زور و مکانیزمهای اعمال فشار بر رژیم مروری می کنم:
اول: تظاهرات خیابانی و انتقال اخبار در سطح جهان و کسب حمایت بین المللی
دوم: اعتصاب عمومی
سوم: قیام مسلحانه توده ای
این 3 رکن را در بجثهای قبلی برشمردم و اهمیت انها را در پس زدن رژیم تاکیید می کنم.
رژیم اسلامی فقط زبان زور می فهمد و این 3 رکن هر سه لازمند تا رژیم عقب بنشیند وگرنه با هر حرکت مردم بیشتر و بیشتر این رژیم از سرکوب و اعدام استفاده خواهد کرد.
(3)مبارزه فکری با حامیان اعدام نوید افکاری:
حامیان اعدام نوید افکاری می گویند او جنایت کرده و باید اعدام می شد.بسیاری از حامیان او هم گفتند „او گناهی نکرده و باید ازاد شود“.خوب هردوی اینها مهمل است!
زاویه فکری و حقوقی مخالفت با اعدام نوید افکاری ربطی به ورزشکار بودن او حتی بی گناهی او ندارد. سطح مخالفت را باید بالا برد و جای درست مبارزه کرد.
اعدام نوید افکاری نادرست نیست چون او ورزشکار است یا کارگر بوده یا بی گناه!
این محورها باید در مورد تمامی موارد دستگیری و اعلام حکم اعدام مورد لحاظ قرار گیرد:
اولا:اعدام قتل عمد دولتی است.هر کس که باشد اعدام و جبس ابد جایز نیست و باید ریشه کن شود.اکثریت کشورها که تمدن درشان رشدی داشته مجازات اعدام را لغو کردند .
دوما: نظام قضائی ایران ضد انسانی است و مهمل است.اسلامی است و مدنی هم نیست.مشتی اخوند عقب مانده بر ان حاکمند و نظام شرع انرا سازمان داده .امکان دفاع قانونی یک جوک است.
سوما: استفاده از اقرار در اثبات جرم امری عقب مانده و مهمل است. تاریخ نشان داده که با استفاده از شکنجه فیزیکی و روانی بسیاری افراد اقرار می کنند و لذا در جامعه متمدن اقرار مبنای تایید جرم نیست.بلکه روند بررسی علمی جنایت مستقل از اقرار متهم باید جرم را ثابت کند. این روند مثل روند دفاع از متهم باید توسط جامعه نظارت شود. فرد حق درخواست فرجام داشته باشد که باید در دادگاه عالی تری بررسی مجدد شود.
چهار: برخورد به مجرم باید بر اساس یازپروری باشد نه تنبیه و مجازات.جامعه اعم از اینکه فرد چه جرمی مرتکب شده به فرض اثبات جرم باید مسئولیت بازپروری او را بپذیرد.جرم ها نتیجه نابسامانیهای اجتماعی بیماریهای روانی هستند و لذا جامعه نهایتا مسئول.
خلاصه کنم:
اعدام نوید افکاری نه اولین بوده و نه اخرین.رژیم اسلامی همچنان با زبان زور با مردم برخورد خواهد کرد و اتفاقا هر قدر بیشتر متزلزل شود بیشتر از زبان زور استفاده خواهد کرد. در مقابل این رژیم نمی شود فقط از یک لایه فشار استفاده کرد.پاسخ این رژیم را باید با زور داد.زوری بساری گسترده و فلج کننده. مطالبات ازادیخواهان در مورد مجازات ها باید رادیکال باشد.دعوا سر „بی گناهی“ بی ارزش است.مظالبات امروزی پایه قوانین اینده هستند.باید دقت شود اعتراضات حول شعارهای کیلوئی انجام نشوند و درشان اموزشی باشد که الترناتیو را نشان دهد .
منابع دیگر:
(1)پیامدهای جنایت تکان دهنده قتل نوید افکاری (ایرج فرزاد)
(2)پروژه مناظره شماره 194
موضوع:ادامه قیام ابان 98 در جنبش 5 دی ، راهکار های مرحله بعد
مصاحبه با سعید صالحی نیا
با مدیریت سیمین مجد
تهیه از سامان دری
کلیپ فشرده 194برای ایران