تاریخ جنبش کارگری ایران

طبقه کارگر ایران تا زاد، سر از بی راهه به در آورد. تا خواست راه سازمانیابی ضد سرمایه داری خود را جستجو کند، به حزب ناجی بالای سر خود آویزان گردید. پیش از آنکه ریشه گرسنگی، فقر و نکبت دامنگیرش را در وجود سرمایه چشم اندازد، به جبهه جنگ با امپریالیسم « تنزیل خوار» « مخالف صنعت مستقل ملی»!! اعزام شد. در اولین دقایق تلاش برای کندوکاو هستی اجتماعی خود، آدرس « تردیونیون» بودن طبقه اش و جبر نیاز خود به افاضل و دانشوران طبقات بالا را دریافت کرد!! به محض آنکه خواست سرمایه را بشناسد، سب و لعن « آنارشی تولید» گوشش را پر ساخت، آنسان که کالا بودن نیروی کار، جدائی خویش از کارش، ساقط بودنش از دخالت در سرنوشت کار و زندگی اش و همه مؤلفه های ماهوی سرمایه از پویه شناخت او پالایش شد.

http://www.ofros.com/maghale/paydar_tjk.htm