گزارش نشست با میثم آل‌مهدی درشهر گوتینگن


جلسه‌ی سخنرانی و گفتگو با میثم آل‌مهدی با حضور بیش از ۶۵ نفر از فعالان اجتماعی، حقوق زنان، فعالان کارگری و نمایندگان اصناف و سندیکاهای کارگری گوتینگن، دیشب طبق فراخوان قبلی برگزار شد.
در این برنامه، ضمن نمایش چند فیلم از اعتصابات بزرگ شرکت ملی فولاد در سال 1397 با همراهی بیش از 4000 کارگر رسمی و پیمانی، تصرف کارخانه، اخراج مدیران و تظاهرات گسترده خیابانی کارگران، میثم تاریخچه کوتاهی از سازماندهی این اعتراضات بیان کرد.
میثم و رفقای او پس از 4 سال تلاش برای تدارک و سازماندهی اتحادیه یا سندیکای سراسری کارگری به مدل شوراها و گروه های کارگری کوچک روی آوردند. این گروه های کوچک رفاقتی (که بعدها به کمیته تغییر نام داد) قدم نخست در تشکیل شوراهای بزرگتر بود. از به هم پیوستن کمیته های کارگری، شورای عمومی کارگران شرکت ملی فولاد شکل گرفت که موتور محرک اعتصابات سال 1397 بود.
.میثم برای حضار از شرایط امنیتی فعالیت کارگری در ایران سخن گفت. این که صرف داشتن تماس تلفنی با کارگرانی در شهرها یا کارخانجات دیگر به عنوان جرم امنیتی مستوجب شکنجه و حکم زندان است

همچنین مسئله نژادپرستی، تضاد بین کارفرما و کارگران رسمی غیر بومی، و کارگران پیمانی و موقت عرب که به عنوان نیروی کار ارزان استثمار می شوند به بحث گذاشته شد. بومیان عرب در خوزستان نه تنها نیروی کار ارزانتری (انسان های ارزانتری) هستند، بلکه بنا به نیاز صنایع نفت و گاز و پتروشیمی مزارع، نخلستان ها و زمین های آبا و اجدادیشان خشک و سلب مالکیت می شود. به حاشیه شهرها و کپرنشین و حلبی آبادها کوچانده می شوند و در این شرایط زیست ضد انسانی زبان، لهجه و هویتشان هم انکار و تحقیر می شود.

او همچنین برای مخاطبان از آموزش اجباری به زبان فارسی گفت و خاطرات کودکان عرب از کتک خوردن، تحقیر و تمسخر و تنبیه مداوم سر کلاس اول ابتدایی، چون نمی توانستند به زبان فارسی بخوانند و بنویسند. میثم که خود بزرگ شده یکی از فقیرترین حاشیه های اهواز است، با بیان خاطرات تلخ و شیرینی، شرایط زندگی در کپرنشین ها و حلبی آبادهای عرب نشین را ترسیم کرد.

او سپس از دوران زندگی مخفی خود صحبت کرد، از دستگیری تا شکنجه هایی که تحمل کرد، قطع سهمیه داروی همسر و مادرش و در نهایت اعتراف اجباری تلویزیونی در ادامه پروژه «مستند طراحی سوخته» صدا و سیما.

میثم از تجربه فرار از ایران، زندانی شدن در ترکیه و یونان، و مسیر پر تلاطم مهاجرتش به اروپا گفت. این که چطور در هر سرزمینی همچنان انسانی «ارزان» و بی قیمت بود، زندانی شد، از پلیس همه ی کشورها کتک خورد و هر جا که رسید اطرافیانش را سازماندهی کرد و درس هایی را که در شرکت فولاد آموخته بود در بستر اعتراضات پناهجویان، دانشجویان و کارگران در ترکیه، یونان و حالا در اروپا، به عمل درآورد.

در زمینه انقلاب جاری ژینا، میثم به اختصار زمینه های طبقاتی و ستم اتنیکی که زمینه این خیزش شد را توضیح داد و به مسئله «بحران رهبری» پرداخت. برای مخاطب کمتر آشنا، رهبران خلق‌الساعه تلویزیونی، خط و ربط سیاسی و پروژه های نظامی-امنیتی ایشان را تشریح کرد. در مورد برنامه ریزی نظامی بلوک غرب و ناتو در دعوت کنفرانس امنیتی مونیخ از نازنین بنیادی و شرکا صحبت کرد و هر گرایش جنگ طلبانه، برای کشاندن جبهه جنگ اوکراین به خاک ایران را پیشاپیش محکوم کرد.

در خلال بخش پرسش و پاسخ مسائلی مثل رابطه پیچیده طبقه کارگر و احزاب کارگری (یا احزاب کمونیست و سوسیالیست)، رابطه روشنفکران چپ و فعالان ارگانیک کارگری، مبارزه سندیکایی و مبارزه سیاسی، مسئله هویت اتنیکی و تضاد طبقاتی به بحث گذاشته شد.

با ذکر مثالی از سیل ویرانگر فروردین 98 در خوزستان، میثم برای حضار تعریف کرد که چگونه در نبود هیچ اراده و توان دولتی برای امدادرسانی به سیل زدگان، همان مدل کمیته های کوچک کارگری تبدیل به کمیته ها و شوراهای محلی شد که از طریق آن ها خود مردم سیل زده به سرعت کار امدادرسانی و توزیع کمک ها را به دست گرفتند و تجربه ای جمعی از اداره دموکراتیک و شورایی به دست آوردند.

یکی از نکات جالب این بحث، تاکید میثم بود بر این که مبارزه برای حقوق اتینک ها، حق آموزش به زبان مادری و هویت و کرامت انسانی، نباید به نوعی نژادگرایی محلی و نفرت از «فارس» و موضع تدافعی نسبت به زبان و فرهنگ مسلط دولتی منجر شود، بلکه این مبارزه توده ای علیه ستم اتنیکی باید متحدان خود را در میان توده های ستم دیده فارس پیدا کند و عامل همبستگی باشد، نه افتراق و انزوای اتنیکی.

مهم ترین بخش پرسش و پاسخ در مورد نقش زنان در جنبش کارگری بود. به خصوص در مورد کارگران فولاد، پتروشیمی، کشت و صنعت هفت-تپه و دیگر مناطق صنعتی که بدنه کارگری آن را مردان تشکیل می دهند و زنان بیشتر در بخش خدمات یا اداری شاغل هستند.

 میثم از تجربه خودسازماندهی «کمیته زنان» شرکت ملی فولاد گفت، و نقش کلیدی این کمیته در ایجاد امکان ادامه اعتصابات تا دریافت تمام مطالبات. در مورد سازماندهی زنان طبقه کارگر در محیط های عمدتا مردانه صنعتی ایران، تضاد یا پارادوکس مهمی وجود دارد:

از یک سو شکل گیری کمیته های مختص زنان ضروری است که کارگران زن بتوانند در چارچوب آن مسائل و اولویت های مختص خود را پی گیری کنند، اما این موضوع نباید به انزوا و محدودیت آن ها به این کمیته ها منجر شود. بلکه زنان همیشه صدای بلند و موثری در کمیته ها و شوراهای عمومی کارگران بودند و هیچ اعتصاب موفقی بدون همراهی زنان طبقه کارگر به انجام نرسیده.

این جلسه علی رغم کمبود صندلی و سرپا ماندن بعضی، حدود 1 ساعت بیش تر از زمان مقرر به درازا انجامید.

از همه ی دوستانی که در تدارک این برنامه همکاری کردند، صمیمانه تشکر می کنیم.

کولکتیو بی نام – گوتینگن