نه به سلطه سرمایه و نه به سلطه پدرسالاری –بر قرار باد فدراسیون شوراهای آزاد سراسری ایران
https://anarkistan.net/category/%d9%81%d8%a7%d8%b1%d8%b3%db%8c/
دوستان توجه کنند تمام کشورها، دولتها و احزاب جهان سرمایهداری امروز واژگان آزادیخواهی، مثل شورا، کمون آزادی، انسانیت، برابری، همیاری، همبستگی و غیره را مدام به نفع مدیریت قدرت فاسد خودشان مصادره و بهره برداری میکنند بنابراين واژه مناسبات جامعه شورایی و کانونهای شورایی آزاد خودگردان و مستقل را که در مفهوم همبستگی خرد جمعی شورایی و یا کمونی متبلور میشود را به هیچ وجه با شوراهای زرد، ارتجاعی و وابسته به حکومتها، اتحادیههای دولتی و احزاب سیاسی، هرگز ،هرگز مشابه و همردیف نگیرید مثل شورای جنگ، شورای وزیران، شورای نمایندگان پارلمان، شورای آژانس اتمی، شورای مجلس اسلامی، شورای کار اسلامی، شورای دانشجویان اسلامی، شورای حکام سازمان ملل، شورای امنیت، حکومت و دولت شوراها، کمپانیهای شورایی، کارتلهای شورایی، انواع احزاب شورای گذار به دولت سرکوب بعدی، شورای سلطنت، شورای مجلس موسسان، شورای نجات ایران، شورای ملی مقاومت مجاهدین و هزاران اسم شورایی دیگر با پسوند و پیشوندهای حکومتی که در وابستگی و کنترل یک قدرت یا حزب سیاسی قرار میگیرند و کارکرد تشکیلات بوروکراتیک همه آنها در اعمال سلطه روانی و عملی در نابودی جامعه زن، زندگی، آزادی یکی هستند هدف همگی این احزاب تشنه به قدرت سیاسی در تجزیه، جدا سازی و تخریب مناسابات همبستگی غیر متمرکز آزاد شورایی و خودگردانی مردم است تا جامعه در پیکره احزاب قدرتی پخش و پلا شوند و چون ابزاری عقیدتی ایمانی در خدمت رقابت جایگاه قدرت پدرسالاری حزبشان علیه یکدیگر بجنگند در حالیکه جامعه یا فدراسیون شوراهای و کمونها در ارتباط و همکاری مستقیم با دها هزار شورای آزاد زنان، دانشجویان دانشگاهها، پرستاران، کارگران، معلمین، کشاورزان، رانندگان و غیره بدون نیاز به واسطه اربابان و سلطهگران حزبی حکومتی به فعالیت و تقسیم آزادانه و داوطلبانه امور زن، زندگی ، سازندگی جامعه ارگانیک میپردازند و فرایند مناسبات دنیایی باطراوت، عاشقانه و گلستانه را به دور از اربابان پارلمانتاریسم نولیبرال سرمایهداری میآفرینند آنچه ما اکنون در ایران شاهد آن هستیم با مبارزه گارگران شورایی هفت تپه از جنبش آبان با فریاد نان، کار، آزادی، اداره شورایی شروع و در دل جنبش زنان و دانشجویان به عنوان یک سنبل و نماد قوی جنبش خودگردان آزادیخواهی طنینانداز شد گرچه برخی احزاب چپ مثل حزب کمونیست کارگری ازین شعار کمونوار شورایی وحشت کردند زیرا پایههای ستون رهبر طلبی پارلمانی آنها را به لرزه انداخت اما در عین حال حزب اتحاد سوسیایست کارگری با وجود تناقض اردوگاه حزبی لنینی اش از نان، کار،آزادی و اداره شورایی با تمام توان دفاع کرد که جلوتر به آشفتگی این تفکر حزبی میپردازیم و حالا جنبش زن، زندگی، آزادی در نمادی ترکیبی، کیفی انسانی اکوزیستی به این سنبل مبارزه جامعه شورایی، جوهری عمیقتر و پختهتر بخشید و جنبش شورایی آزادیخواهی ایران را جلوهای جهانی داد گرچه آگاه و ناخودآگاه ساختارهای مسلط مردسالار جهانی به بهانه نبود نام مردان در کنار زن، زندگی ازادی، سراسیمه شدند تا این سنبل مفهومی زندگی بخش، زن، زندگی ، آزادی را که از واقعیت گذر هزاران سال حاکمیت پدرسالاری در سرکوب زایش رهاییبخش زنان آزادیخواه در کل جهان شعلهور شده را کممایه و بیجون نشان دهند و اتفاقن اگر نخواهید شعار “مرد” “میهن” آبادی را بدون بقیه شعر، برای تغییر مغزها که پوسیدهاند (پدرسالاری)، برای اقتصاد دستوری (نولیبرالیسم سرمایهداری)، برای این هوای آلوده (کارتلهای سرمایهداری)، برای گریههای بیوقفه، برای کودک زباله گرد و آرزوهاش، برای کودکان افغانی، برای آوار خونههای پوشالی(استبداد جنگ و نفرت و استثمار زندگانی) …… همراهی نکنید آنگاه الگوی دولتی ناسیونالیست ناموسی عقبگرا را صرفن به تصویر کشیدهاید و با این بی معرفتی و تظاهر به همبستگی با صدا و درد مشترک زنان و مردم ایران، شتابانه با علم کردن بیشرمانه پرچم سه رنگ جمهوری حکومتی و سلطنتی کهنه شده قدیم، با توسل به رسانههای وابسته ثروتمند برونمرزی در بولد و بت کردن چهرههای رهبری خیالی، با این چند پرچم اسکول شده، خواستند کل اعتراضات خارج از کشور را در انحصاری خودشان قلمداد کنند در حالیکه از سبک آوازخوانی و سرود سرایی آزادیخواهان و نسل جوان خارج کشور میفهمیم که چنین توهمی نیست کهنه اندیشان نمیخواهند بفهمند که این جنبشهای نوین غیر متمرکز آزاد شوراهای اجتماعی اساسن ضد ساختارهای پوسیده حکومتی هستند و نسلهای آزاده امروز دیگر مجبور نیستند دوباره به مکانیزمهای
ریاستی پدرسالاری کهنه و به شعبده بازیهای انتخاباتی برگزیدگان پارلمان قدرت تن دهند حتا آزادیخواهان غربی، خودشان از فرسودگی و فروزیختگی این سادیسم تکنوکراسی دیوانسالار قدرت سخن میرانند پس تردیدی نیست که نسل مبارز امروز زن، زندگی، آزادی نه تنها طرحها و پرچمهای هزار رنگ خودش را میآفریند بلکه در بدن مناسبات جامعه نوین همبستگی شورایی اکوزیستی عاشقانه میتواند به هنر رقصان زندگی بخشش تداوم دهد اکنون در این لحظات حساس قیام براندازی علیه رژیم اسلامی خونآشام که از کردستان تا بلوچستان جز قتلعام، دستگیری، شکنجه و تجاوز هیچ انسانیتی را نمیشناسد و عقبنشینی خود را مرگ وجودی خویش میبیند طبعن در این سادیسم کینهتوزی و درماندگی با اشتباهات و جنايات بیشترش به پرتگاه سقوط نزدیکتر میشود پس هرگز به هیچ رفرم دروغینی از جانب رژیم و ماله کش های بینالمللی برای وقت خریدن در تجهیز دوباره کشتارش باور نکنید نافرمانی مدنی در برابر چنین فاشیسمی صرفن اخته کردن و فلج سازی جنبش براندازی ست پس مبارزه را باید در تمام سطوح اعتراضی، اعتصابی، تدافعی و حملات ضربتی پیش بریم پایان دیکتاتور و دیکتاتوری نزدیک هست برای خورشید پس از شبهای طولانی تسلیم نخواهیم شد.
برقرار باد همبستگی شوراهای آزاد سراسری ایران