رقابت احزاب بورژوایی در دولت های بورژوایی برای مصادره مبارزات مردم ایران و مردم مبارز در سراسر جهان – نمونه بلژیک
ein faschistische Gast: Der Bürgermeister von Teheran ist in Brüssel
Die Städtekonferenz „Urban Brussels Summit“, die am 14 Juni in Brüssel stattfand, hat es sich nämlich herausgestellt, dass unter den Teilnehmer*innen auch Bürgermeister der iranischen Hauptstadt Teheran eingeladen war.
Alireza Zakani , Bürgermeister von Tehren; Er ist Gründer der islamische Republik und mitglied der Revolutionsgarden(sepahe Pasdaran) , ein aktiv Unterstützer der iranische Regime, der iranische Freiheitsbewegung mit Blut niderschlägt.
چندی پیش، ۱۴ جون ۲۰۲۳ چهاردهمین کنگره جهانی متروپلیس (یا همان انجمن کلان شهرهای مهم جهان) در بروکسل، پایتخت بلژیک با حضور صدها شهردار از سراسر جهان و از جمله زاکانی، شهردار سپاهیِ تهران برگزار شد۰ هنوز رسوایی تبادل اسدالله اسدیِ تروریست با زندانی بلژیکی (اولیویه فاندکاستیل) فراموش نشده بود که حضور یک سپاهیِ جنایتکار دیگر در بروکسل فضای سیاسی بلژیک را بحرانی کرد۰ در این بین احزاب دولتی بلژیک از راست افراطی و میانه تا لیبرال و … به جان یکدیگر افتاده، سبزها نیز خفه شده اند تا بازهم بر روی خشم انباشته شده مردم معترض و جانباختگان و زندانیان سیاسی ایران سناریوی حذف رقبا و جعل واقعیات را پیش ببرند۰
پاسکال اسمت از حزب سوسیال دموکرات فلاندرز در راس اینکار بود که بعد از چند روز اظهارات ضد و نقیض دیروز استعفا داد! فشارها عمدتا از سوی وزیر امور خارجه Hadja Lahbib و حزب او یعنی راست میانه از بخش فرانسوی و آلمانی زبان بلژیک و حزب راست افراطی از بخش فلاندرز و سخنگویانش یعنی تئوفرانکن (معروف به آدولف فرانکن!) و دریا صفایی بود که با دو رویکردِ متفاوت به موضوع پرداختند۰ وزیر امور خارجه تاکید داشت که زاکانی بدون اجازه او دعوت شده و حتی مخالفت وزارت امور خارجه به پاسکال اسمت ابراز شده است۰ فرانکن و صفایی بر عدم دعوت از زاکانی به عنوان نماینده جمهوری اسلامی و تحریم او تاکید داشتند۰ اکنون و بعد از استعفای پاسکال اسمت، این دو به جان یکدیگر افتاده و یکدیگر را متهم می کنند۰ حزب راست و سخنگویانش؛ دریا صفایی و فرانکن فرصت را غنیمت شمرده و بار دیگر تلاش می کنند تا خود را صدای معترضانِ! ایران جا زده و با برجسته کردنِ شوونیسم ایرانی در کنار تحریم مقامات رژیم از جمله قرار دادنِ سپاه در لیست تروریستی مبارزات خارج از کشور را بیشتر به حاشیه رانده و جنبه های اصلی و انقلابیِ جنبش اخیر را به کانال های دولتی اروپا و آمریکا وارد سازند و منحرف کنند۰ در واقع و مانند همیشه دولت بلژیک در تمام رسوایی های سیاسی اینچنینی (چه در رابطه با ایران، ترکیه و چه کشورهای آفریقایی و …) دینامیک خاصی را نشان می دهد۰ احزاب بخش های چهارگانه بلژیک یعنی فرانسه، هلندی، آلمانی زبان و بروکسل رسوایی سیاسی بوجود آمده را با یکدیگر پاسکاری می کنند و در عین حال رفع مسئولیت در سطوح منطقه ای و فدرال را برجسته می سازند و نهایتا کلاف سیاسی سردرگمی ایجاد می کنند که فهمیدن داستان رسوایی و بحران را برای مردم پیچیده کرده و کلا پرسش اصلی کنار می رود. و نهایتا همه چیز با خبری مثل استعفای یک مسئول پایان می یابد۰
۰
در این رابطه رفقای «چپ آنتی کاپیتالیست بلژیک» مطلب بسیار مهمی منتشر کردند که خلاصه آن چنین است: استعفای پاسکال اسمت در رابطه با دعوت شهردار تهران و میزبانی از او شاید کمترین چیز باشد۰ما در بروکسل نمی توانیم نام مهسا امینی را روی موزه ای در شهر بگذاریم و همزمان شهردار تهران که مدافع زندانی کردن، شکنجه و قتل مردم معترض است را به اجلاس شهری بروکسل دعوت کنیم۰ اما دولت منطقه ای تنها مسئول نیست، دولت فدرال نیز به همان اندازه مسئول است۰ به ویژه وزارت امور خارجه، و شخص وزیر امور خارجه که ویزا صادر می کند۰ می توان گفت که این پرونده جنبه های شناخته شده ای از دولت را آشکار کرده است۰ به ویژه ریاکاری و بی کفایتی دولت بلژیک در حمایت از حقوق بشر۰ اما همچنین و بطور کلاسیک انداختنِ بار مسئولیت ها بین نهادهای منطقه ای و فدرال و زدودن واقعیات را هم برجسته کرده است۰
اما این فرصتی است برای جلب توجه به یک موضوع اصلی در جنبش همبستگی با ایران: احزاب راست و لیبرال از کمک و اتحاد با نیروهای محافظهکار و شوونیستِ اپوزیسیونِ ایران و کشورهای دیگر کوتاه نیامده و این وضعیت را بهانه ای برای تقویت آن قرار داده اند۰ همبستگی از بالا، از سوی بورژوازی نژادپرست با بورژوازی نژادپرستِ ایران هیچ ربطی به مردم و مبارزات آنها ندارد۰ نیاز شدیدی به ایجاد اتحادهای فمینیستی، ضد نژادپرستی و از سوی طبقه کارگر و همبستگی از پایین وجود دارد۰ اینکار عمدتاً توسط گروه های „کلکتیو زن، زندگی، آزادی – بلژیک“ و „زن، زندگی، آزادی گنت“ انجام می شود و باید آن را تقویت کرد۰ در حال حاضر هیچ اقدام سیاسی مشخصی برای همبستگی با مردم ایران اتخاذ نشده است، اقداماتی مانند توقف مشارکت های اقتصادی، مسدود کردن دارایی های مقامات رژیم، توقف اخراج ها، تنظیم و اعطای وضعیت پناهندگی و غیره هیچوقت توسط دولت بلژیک انجام نمی شود! بنابراین
قرار دادن سپاه در لیست تروریستی و امثالهم بهانه ای برای رقابت احزاب بورژوایی در یک دولت بورژوایی است
Hier stellungsnahme von antikapitalistische linke von Belgien zu Iran :
https://www.facebook.com/rock.shine.1
französisch
[Iran] La démission de Pascal Smet semble être la moindre des choses. On ne peut pas placarder le nom de Mahsa Amini sur un musée de la ville de Bruxelles et en même temps inviter le Maire de Téhéran au Brussels Urban Summit.
Mais le gouvernement régional n’est pas le seul responsable, le fédéral l’est tout autant. En particulier le ministère des affaires étrangères, Hadja Lahbib qui délivre les visas.
On peut se dire que l’affaire dévoile des aspects bien connus. Notamment l’hypocrisie et l’incompétence du gouvernement belge à protéger les droits de l’homme. Mais aussi le classique renvoi des responsabilités entre les entités régionales et fédérales.
Mais elle est aussi l’occasion d’attirer l’attention sur un enjeu central dans le mouvement de solidarité avec l’Iran : la NVA et les partis libéraux ne lésinent pas d’aide et d’alliances avec les franges conservatrices et chauvinistes de l’opposition. Une solidarité par en haut de bourgeoisie raciste à bourgeoisie raciste qui n’a que faire du peuple en lutte dans toutes ses composantes sociales.
Il y a une nécessité à construire des alliances et des solidarités féministes, antiracistes et ouvrières par en bas. Travail essentiellement porté par les collectifs „Zan, Zendegi, Azadi Belgique“ et „Women, Life, Freedom Gent“.
Aucune mesure politique de solidarité concrète n’a été prise pour le moment comme l’arrêt des partenariats économiques, le gèle des avoirs des dignitaires du régime, l’arrêt des expulsions, la régularisation et l’octroi du statut de réfugié,…
Deutsch:
Der Rücktritt von Pascal Smet scheint das Mindeste zu sein, was man tun kann. Man kann nicht den Namen von Mahsa Amini an einem Museum der Stadt Brüssel anbringen und gleichzeitig den Bürgermeister von Teheran zum Brussels Urban Summit einladen.
Aber nicht nur die Regionalregierung ist verantwortlich, sondern auch die Bundesregierung. Insbesondere das Außenministerium, Hadja Lahbib, die die Visa ausstellt.
Man könnte meinen, dass der Fall einige wohlbekannte Aspekte aufdeckt. Insbesondere die Heuchelei und die Inkompetenz der belgischen Regierung beim Schutz der Menschenrechte. Aber auch die klassische Verlagerung der Verantwortung zwischen den regionalen und föderalen Einheiten.
Sie bietet aber auch die Gelegenheit, die Aufmerksamkeit auf ein zentrales Thema in der Solidaritätsbewegung mit dem Iran zu lenken: Die NVA und die liberalen Parteien geizen nicht mit Hilfe und Bündnissen mit den konservativen und chauvinistischen Rändern der Opposition. Eine Solidarität von oben von rassistischer Bourgeoisie zu rassistischer Bourgeoisie, die sich nicht um das kämpfende Volk in all seinen sozialen Komponenten schert.
Es besteht die Notwendigkeit, feministische, antirassistische und arbeiterorientierte Bündnisse und Solidarität von unten aufzubauen. Diese Arbeit wird hauptsächlich von den Kollektiven „Zan, Zendegi, Azadi Belgique“ und „Women, Life, Freedom Gent“ getragen.
Bisher wurden noch keine konkreten politischen Solidaritätsmaßnahmen ergriffen, wie z. B. die Einstellung von Wirtschaftspartnerschaften, das Einfrieren der Vermögenswerte von Würdenträgern des Regimes, die Einstellung von Abschiebungen, die Regularisierung und die Gewährung des Flüchtlingsstatus,….
Du muss angemeldet sein, um einen Kommentar zu veröffentlichen.